جستجو
-
۱تصویر
نامه از والده
محتوای نامه به شرح زیر است: از طرف علیه عالیه والده نوشته میشود؛ خطاب به نور چشم مکرم، آرزوی سلامتی برای او و خوشحالی از دادن نامه؛ خبر رسیدن پول و آرد و همچنین کدو به دست آنان؛ تقاضا برای دادن آذوقه خانه به صورت آرد و همچنین فرستادن آرد برای عضمت [عظمت] خانم و محاسبه مخارج آن؛ تقاضای فرستادن لپه و پنیر برای خانه؛ خبر سلامتی بیوک خانم و همشیره زادهها
-
۱تصویر
نامه به والده
نامه خطاب به والده که محتوای آن به شرح زیر است: پس از احوالپرسی، خبر داده که از طریق محمد علی دوازده تومان برای مخاطب و شش تومان برای خانه حسن خان فرستاده است؛ همچنین هشت من روغن زرد به همراه همشیره که عازم بوده و از مخاطب خواسته کشیده تحویل بگیرد و سپس مقداری به فاطمه، مقداری به حاجی، و مقداری به حسن خان بدهد، ولی اینکار را محرمانه انجام دهد که دیگران نفهمند تا توقعی پیش نیاید. از مخاطب خواسته از احوالات خودشان بنویسد و هر چه نیاز داشتند به او اطلاع دهند و به ابوالقاسم سلام رسانده است.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر، ۱۳۰۳ ش
محتوای نامه به شرح زیر است: اظهار خوشحالی از دریافت نامه مخاطب و سلامتی وی؛ حضور حبیب الله سلطان تا اول جدی در شهر و درخواست از وی برای فرستادن مال برای آوردن گندم از قریه های زاویه و ورقه، از اقداغ ۷۲ من گندم آورده اند ولی بی پولی قیامت کرده است؛ رفتن ناظر نظام به ولایت قبل از رسیدن نامه مخاطب، و دادن نامه به امیر تومان؛ گرفتن وجه طلب مخاطب، گرفتن اعانه از تعدادی طوایف؛ درخواست آقای مقتدر برای تغییر محل ماموریت؛ کارت علیقلی خان از سنندج به اخوی خود؛ سرمای هوا و آمدن برف، شکایت از نداشتن کلفت، و تنبیه یوسف نام که سرکشی کرده بوده؛ دعوت از منتصر سلطان و سرکار علیه، جای مخاطب خالی است که طبل...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: اشاره به وضعیت رعایا در روستاهای سیس، امیر زکریا و ملک زاده؛ اینکه نویسنده بدون هیچ چشمداشتی برای رضای خدا کارش را انجام میدهد. روستاییان هر چه داشته فروختهاند و مشکلات زیادی از بابت خورد و خوراک آنها پیدا شده است و توضیحاتی در پاسخ به مخاطب که خواسته برای آنها آش پخته شود.
-
۲تصویر
نامه از عبدالحسین
نامه که پشت آن مهر عبدالحسین را دارد و محتوای آن به شرح زیر است: اغتشاش قوچکانلوها، مشغولیت نویسنده، اشاره به تلگراف مخاطب، دستور مشیر لشکر، و فرستادن حکم نظامی با چاپار تبریز؛ همچنین از احوالات خانه پرسیده و خواسته چند بطری سرکه برای درست کردن سکنجبین برایش بفرستند.
-
۱تصویر
نامه از والده
محتوای نامه به شرح زیر است: از طرف علیه عالیه والده نوشته میشود؛ خطاب به نور چشم مکرم، اظهار خوشحالی از رسیدن نامه مخاطب و خبر سلامتی؛ سلامتی خانواده؛ شیرین زبانی بیوک خانم؛ آمدن تقی یوف برای گرفتن پول؛ فراهم کردن پول برای مکه، به حاجی خانم و زهرا سلطان خانم سلام رسانده؛ و در آخر سفارش در رعایت حال مردم.
-
۱تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۲۵ ق
نامه خطاب به معتمد السلطان [احتمالا میرزا ابوتراب خان عمید لشکر] احتمالا از منتصر لشکر؛ محتوای آن به شرح زیر است: نویسنده از رسیدن خود به اردبیل خبر می دهد، فوج در کنار شهر اردو کرده بود و بعد به دلیل برف زیاد و سرمای شدید بر حسب حکم دیوانی در کاروانسراها اسکان داده شده اند و خانه کرایه کردن جناب میرپنج موجب آسودگی شده است. او نگران رسیدن سرما به شهر تبریز و کم شدن آذوقه است؛ آیا محمد قلی خدمت خود را انجام داده و مخاطب را از بابت غله آسوده کرده است یا نه؛ سپس درباره صدور برات مواجب می نویسد و دادن آن به [ناخوانا] تا حواله اردبیل را بگیرد، سفارش در خصوص درس و مشق بچه ها و سرکشی به خانه، و...
-
۱تصویر
عریضه به خانم نصرتالدوله
عریضه حاجی امین دفتر، پسر مرحوم مستشار السلطنه، به خانم نصرت الدوله در خصوص وضعیت معیشتی نامناسبش و درخواست کمک
-
۱تصویر
نامه از حمید السلطان، ۱۳۳۲ ق
نامه احتمالا از حمیدالسلطان که محتوای آن به شرح زیر است: از اینکه مدتی است از مخاطب نامه ای دریافت نکرده و از احوالات خود و نورچشمان به او خبر نداده اظهار نگرانی کرده است؛ عازم بودن مدیر الایاله به تبریز در روز جمعه برای آوردن نورچشمی اش میرزا باقرخان به خانه خود؛ از مخاطب می خواهد که نامه و یک ثوب شَدّه ای را که همراه مدیرالایاله فرستاده دریافت کند و برای او رسید بنویسد، شَدّه را به همشیره بدهد، برای نمونه آن را فرستاده است و اگر سرکار علیه هم از اینها می خواهد بنویسد که هر چه زود تر خریده ارسال دارد؛ ۶ شیشه گلاب، ۶ شیشه بیدمشک و یک شیشه بویمادرن [بومادران] که برای درد شکم خوب است در جزو...
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به غفار خان سلطان
محتوای نامه به شرح زیر است: در گذشته محمد قلی و بیرامعلی را برای گرفتن آرد و پول نزد مخاطب فرستاده بوده و نتیجهای نگرفته، حتی اگر با مخاطب هیچ رابطهای نداشته و از او طلبی هم نداشته، حداقل به واسطه سلام وعلیکی که داشتهاند، میبایست تا به حال به خواهش نویسنده عمل میکرد؛ این بار محمد علی را فرستاده است و مخاطب دیگر نمیتواند بهانهتراشی کند که راهها بسته است، و خواسته برای او یک خروار آرد و پول به صورت برات تجاری از راه مراغه بفرستد؛ و به آمدن زمستان و نداشتن آرد با وجود جمعیت زیاد و اطفال کوچک اشاره کرده است.